راه بی پایان...

ساخت وبلاگ
من تقریبن مطمعن بودم ازت ..نمیدونم تهش چی میشه ولی من حالم خوب نیست و دستام خونیه و کسی نمیبینه اینا رو ..پیدا کردم مورد علاقه هاتو ..فقط چن قدم از خونه دوره ..میرقصم ولی زخماش پیدان ..روزای قشنگ بین تاریکی ها جوونه میزنن ..از نشون دادن خودم میترسیدم ولی حتا خودمم از من میترسه .. + نوشته شده در شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت 3:6 توسط خودم  |  راه بی پایان......
ما را در سایت راه بی پایان... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8roga992 بازدید : 55 تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1402 ساعت: 15:23

من تقریبن مطمعن بودم ازت ..نمیدونم تهش چی میشه ولی من حالم خوب نیست و دستام خونیه و کسی نمیبینه اینا رو ..پیدا کردم مورد علاقه هاتو .. فقط چن قدم از خونه دوره ..میرقصم ولی زخماش پیدان .. روزای قشنگ بین تاریکی ها جوونه میزنن ..از نشون دادن خودم میترسیدم ولی حتا خودمم از من میترسه ..دروغ گفتم ک شنبه میرسه .. + نوشته شده در شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت 2:22 توسط خودم  |  راه بی پایان......
ما را در سایت راه بی پایان... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8roga992 بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1402 ساعت: 18:19